
فایز
دوبیتی شمارهٔ ۴۹
۱
سحر دل، خود به خود فریاد میکرد
از این فریاد، خاطر شاد میکرد
۲
سراپا شمع سان میسوخت فایز
مگر عهد جوانی یاد میکرد
نظرات