
فایز
شمارهٔ ۲۲
۱
مرا این زندگی از بوی یار است
وگرنه جان بدین پیکر چه کار است؟
۲
کنون که هست فایز زنده ز آنست
دو چشم و دل به راه انتظار است
نظرات