فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۲۰۸

۱

نوبهار من که هر خار مرا گل کرد و رفت

ناله‌ام را در فراق خویش بلبل کرد و رفت

۲

باد گلزار جمالش ایمن از خاشاکِ‌نقص

آنکه هر خاشاک ما را دستة گل کرد و رفت

۳

فکرها دارد برای من بهر حسنی بهار

تا نپنداری که در کارم تغافل کرد و رفت

۴

گر پریشان است حرفم در غم او، دور نیست

هر نفس را بر لب من شاخ سنبل کرد و رفت

۵

آسمان گر با سمندش برنیاید دور نیست

آفتاب از طبل باز او تنزل کرد و رفت

۶

هر سر خاری درین وادی بهار خرّمی است

ابر احسانش عجب عرض تجمّل کرد و رفت

۷

حلقة فتراک کمتر از شکنج طرّه نیست

می‌توان آنجا خیال چین کاکل کرد و رفت

۸

لذّت دیگر بود در اضطراب دیدنش

جلوه‌اش آرام را محو تزلزل کرد و رفت

۹

من کجا و صبر و طاقت این‌قدرها در فراق

برگ کاهم را غمش کوه تحمّل کرد و رفت

۱۰

مستطیع کعبة اخلاص گشتن مشکل است

دل درین ره تکیه بر زاد توکّل کرد و رفت

۱۱

همّت آزادگان صید کمند و دام نیست

مشکل است این راه، می‌باید تحمّل کرد و رفت

۱۲

صحبت نواب خان فیّاض صیادی خوش است

در چنین دامی توان ترک تعقل کرد و رفت

تصاویر و صوت

دیوان ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی به کوشش امیربانوی کریمی - ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی - تصویر ۴۵۹
دیوان فیاض لاهیجی به کوشش جلیل مسگرنژاد - عبدالرزاق لاهیجی (فیاض) - تصویر ۱۴۱

نظرات