
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۲۷۴
۱
گر خود ز لطف گامی در راه ما گذارد
ما دیده فرش سازیم تا یار پا گذارد
۲
امشب که شمع مجلس با آن پری سپردست
پروانه منصب خود باید به ما گذارد
۳
گر برخورد به زلفش باد صبا به گلشن
از شرم بوی گل را در دم به جا گذارد
۴
بر صید دیگری دام انداختن شگون نیست
با کوهکن بگویید این کار واگذارد
۵
بیگانه عاجز آمد از دشمنی فیّاض
این شکوه به که یک چند با آشنا گذارد
تصاویر و صوت

نظرات