
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۱۷
۱
کسی به درد سخن غیر طبع من نرسد
قلم دواسبه به داد دل سخن نرسد
۲
رسیدهام به مقامی به راه کعبة شوق
که هر که پای طلب بشکند به من نرسد
۳
متاع جلوة شیرین چنان رواجی یافت
که غیر حسرت بیجا به کوهکن نرسد
۴
ز سوزن مژه ارزانی رفو باشد
شکاف سینه، که تا دامن کفن نرسد
۵
امیدوار چنانم که شمع با تو اگر
به لاف همسری آید به انجمن نرسد
۶
فریب جلوة دنیا نمیتوان خوردن
به دست اگر رسد این لقمه تا دهن نرسد
۷
زیان خویش به از سود غیر دان فیّاض
درین قمار که بردن به باختن نرسد
تصاویر و صوت

نظرات