فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۳۳۴

۱

که گفت غنچة خندان به آن دهان ماند!

چه تهمت است که گویند این به آن ماند!

۲

دل مرا همه در چین زلف او دیدن

چراغ در شب تاریک کی نهان ماند!

۳

مرا غریب وطن کرد و رو به باغ نهاد

که بلبلی نگذارد در آشیان ماند

۴

شبی که وصف رخ او به آب و تاب کنم

چو شمع تا سحرم شعله بر زبان ماند

۵

چو وصف آن لب خندان رقم کنم فیّاض

قلم ز حیرت انگشت بر دهان ماند

تصاویر و صوت

نظرات