
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۵۸
۱
به چمن روی نهی سرو و سمن میسوزند
برفروزی، همه اطفال چمن میسوزند
۲
چه شوی گرم زبان بازی سوسن در باغ
بیزبانان جوانان چمن میسوزند
۳
برمیفروز به قتل دگران چهره به ناز
که شهیدان تو در خاک کفن میسوزند
۴
از دیار تو کسی را نرود پای برون
این غریبان همه در یاد وطن میسوزند
۵
لقمة سفرة رو گرمی او نتوان خورد
عبث این گرسنگان دست و دهن میسوزند
۶
شد به تاب از من و در بزم به کس حرف نزد
اهل مجلس همه در آتش من میسوزند
۷
این چه گرمی است به گفتار تو امشب فیّاض!
که معانی همه در باب سخن میسوزند
نظرات