
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۸۴
۱
مستی ز گرد تفرقه پاکم نمیکند
تا غنچه خُسبِ سایة تاکم نمیکند
۲
از نالة گداخته سر تا به پا پرم
مرهم علاج سینة چاکم نمیکند
۳
از هفت جوش صبر وجودم سرشتهاند
خوی زمانه عربدهناکم نمیکند
۴
جرأت نگر که شوکت خصمی چو آسمان
دست آزمای تهمت باکم نمیکند
۵
در حیرتم که طالع هندوی من چرا
گوش آشنای نغمة را کم نمیکند
۶
السماسْسوده سودة الماس میشود
زان کُشت آسمانم و خاکم نمیکند
۷
خاکستر ار شوم که نگهدار آتشم
دانستهام که عشق هلاکم نمیکند
۸
آلایش محیط در امکان عقل نیست
کس این گمان به دامن پاکم نمیکند
۹
فیّاض مهر زلف بتان سرنوشت ماست
این بخت سایه از سر ما کم نمیکند
نظرات