
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۳۹
۱
ازین غیرت مرا آه از دل ناشاد میروید
که در گلشن به یاد سرو او شمشاد میروید
۲
بیا در بیستون و صورت شیرین تماشا کن
که حسن آنجا ز آب تیشة فرهاد میروید
۳
خوشا بوم و بر کوی محبّت کز زمین آنجا
همه جان حزین و خاطر ناشاد میروید
۴
بجان سختی دل از چنگ غمش نتوان به در بردن
گیاه مهر او چون جوهر از فوولاد میروید
۵
سری از طوق قمری تا برون کردم عجب دارم
که در گلشن چرا سرو از زمین آزاد میروید!
۶
به دل هر گه خیال ناوک مژگان او کردم
به هر مو از تن من خنجر جلّاد میروید
۷
وصال یار خواهی نازکی از سر بنه فیّاض
برو کاین سبزه از بوم و بر بیداد میروید
نظرات