
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۹
۱
ز من منّت بود سرو و سمن را
به خون دیده پروردم چمن را
۲
به جرم دوستی از دولت دل
چهها بر سر نیامد کوهکن را
۳
ندارم کاو کاو ناخن غم
لباس نو کنم داغ کهن را
۴
زکات نیکویی ضبط نگاه است
به یاد از من نگهدار این سخن را
۵
حرامت باد نام عشق فیّاض
به هفت آب ار نمیشویی دهن را
نظرات