
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۲۹
۱
به جز تو جمله بیحاصل گرفتم
اگر چیز دگر در دل گرفتم
۲
به غیر از مصحف رویت کتابی
اگر خواندم همه باطل گرفتم
۳
هزاران طعنه از هر دشمن و دوست
ز نافرمانی یک دل گرفتم
۴
کتاب عشق را آسان نمودند
چو خواندم سر به سر مشکل گرفتم
۵
همه از بهر منزل راه گیرند
چرا من راه را منزل گرفتم!
۶
شکستم کشتی و راندم به دریا
مراد بحر از ساحل گرفتم
۷
شدم یک مشت خون فیّاض و آخر
به حسرت دامن قاتل گرفتم
نظرات