
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۳
۱
بستم ز چارگوشة عالم نگاه را
تا دیدم آن دو گوشة چشم سیاه را
۲
فرقی میان روز و شب خود نکردهایم
تا فرق کردهایم سپید و سیاه را
۳
پیچیده دود در جگر ای گریه مهلتی
چندان که از شکنجه برآریم آه را
۴
آن را رواست دعوی اعجاز چون کلیم
کز آستین خود به در آرد گواه را
۵
فیّاض عمرهاست که در چشم خونفشان
دارم ذخیره سرمة آن خاک راه را
تصاویر و صوت


نظرات