فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۵۵۹

۱

ندید کشتِ‌ امل قطره‌ای ز جوی کسم

به آب آینه رو شست چهرة هوسم

۲

نسیم بوی گلی تازه بر مشامم زد

به احتیاط بگیرید رخنة قفسم

۳

فغان که شیونم آخر به گوش کس نرسید

میان قافله گم گشت نالة جرسم

۴

به دست کوتهم اندیشة بلندی هست

هوای جلوة عنقاست در پر مگسم

۵

هزار مطلب سر بسته در دلم گر هست

ولی ز شرم طلب تنگ می‌شود نفسم

۶

کلاه گوشة فقرم به فرق ارزانی

کزو به دولت جاید هست دسترسم

۷

گذشت تیغ وی از ننگ خون من فیّاض

قبول شعله نگردید مشت خار و خسم

تصاویر و صوت

نظرات