فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۵۸

۱

بیا ساقیّ و آتش در زن این زهد ریائی را

چو زاهد تا به کی سازم بت خود پارسایی را

۲

به کاه عشق کوهی برنیاید، زور بازو بین

که چون با ناتوانی می‌کند خیبر گشایی را!

۳

سبک پروازتر در اوج همّت هر که فارغ‌تر

به جای بال و پر دارند مردان بی‌نوایی را

۴

به لاف دانش از کشف حقایق عقل می‌نازد

گلی بر سر به است از صد گلستان روستایی را

۵

به استغنا ز مردم دست‌مزد عشوه می‌خواهد

به نام پادشاهی می‌کند زاهد گدایی را

۶

نجات عشق در سرگشتگی باشد نمی‌داند

درین دریا به جز باد مخالف ناخدایی را

۷

به تن بی‌جاست نام آدمیّت،‌کار جان دارد

زنی آوازه و باشد نَفَس در رنج نایی را

۸

ترا گر شیوه غیر از بندگی باشد خدا داند

که بر ذات تو تهمت می‌توان کردن خدایی را

۹

نزاکت چون شکر فیّاض جوشد از نی کلکم

رسانیدم به جای نازکی نازک‌ادایی را

تصاویر و صوت

دیوان فیاض لاهیجی به کوشش جلیل مسگرنژاد - عبدالرزاق لاهیجی (فیاض) - تصویر ۸۰

نظرات