
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۶۱۷
۱
در طور فنا وعدة دیدار شنیدیم
این مژده ز لعل لب دلدار شنیدیم
۲
بی چشم درین نامه بسی مسئله خواندیم
بیگوش درین پرده بس اسرار شنیدیم
۳
ای فلسفیان مژده که در میکدة عشق
بوی قدمی از در و دیوار شنیدیم
۴
یک نغمة مستانه که بیپرده سرودیم
بس طعنه که از مردم هشیار شنیدیم
۵
آزادگیی نیست چو پرواز به کامست
این زمزمه از مرغ گرفتار شنیدیم
۶
از بادة تحقیق به جامی خبری نیست
این نکته زمستان خبردار شنیدیم
۷
کس راه به سر منزل تقدیر ندارد
در مدرسه این مسئله بسیار شنیدیم
۸
از ما خبر عشرت گلزار چه پرسی!
ما نام گل از گوشة دستار شنیدیم
۹
آن حرف که منصور از آن بر سر دارست
موسی ز شجر، ما ز سر دار شنیدیم
۱۰
رازی که ازل تا به ابد کس نشنیدست
از یک مژه بر هم زدن یار شنیدیم
۱۱
طومار زبان هر چه ز بر داشت به تدریج
ما آن همه فیّاض به یک بار شنیدیم
نظرات