فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۶۹۶
۱
برین مباش که قانون تازه ساز کنی
به قول بلهوس از عاشق احتراز کنی
۲
تمیز عاشق و اهل هوس نمی‌داند
به جان خویش که خاطر نشان ناز کنی
۳
زبان سوسن، بی‌گفتگو نمی‌ماند
اگر تو گوش به گفتار اهل راز کنی
۴
دمی به روی تو درهای بسته بگشایند
که گوشه‌ای بنشینی و در فراز کنی
۵
به نیم ناز که بر آرزو کنی ای دل
توانی آنکه مرا نیز بی‌نیاز کنی
۶
اگر دمی به دو عالم نظر فروبندی
دگر دلت نگذارد که دیده باز کنی
۷
میان بلبل و فیّاض فرق بسیارست
اگر دمی بنشینی و امتیاز کنی
نظرات