فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۷۴

۱

بی‌تپش آرام کی باشد دل زار مرا

ذوق جستن زنده دارد نبض بیمار مرا

۲

من کجا و این‌قدر تاب تزلزل‌های عشق

عطسة گل می‌کند اشفته دستار مرا

۳

شکوة نازکدلان از برگ گل نازک‌ترست

می‌توان در یک نفس طی کرد طومار مرا

۴

کرده‌ام کوته به خود راه دراز آرزو

یک گره درهم نوردد رشتة کار مرا

۵

نغمه روحانیست زاهد پنبه‌ای در گوش نه

بو که بتوانی شنیدن نالة زار مرا

۶

گلبنم را ناامیدی از بهار فیض نیست

یک گلستان گل در آغوش است هر خار مرا

۷

در فروغ آفتاب عشق منزل کرده‌ام

نیست دست سایه دامن‌گیر دیوار مرا

۸

خون دل بی‌خواست می‌جوشد ز شریان نفس

نیش مضرابی نمی‌باید رگ تار مرا

۹

تا زبان عشق دارم در دهان فیّاض‌وار

سرخط کردار می‌سازند گفتار مرا

تصاویر و صوت

نظرات