فردوسی

فردوسی

بخش ۱۱ - در داستان ابو منصور

۱

بدین نامه چون دست کردم دراز

یکی مهتری بود گردن‌فراز

۲

جوان بود و از گوهر پهلوان

خردمند و بیدار و روشن روان

۳

خداوند رای و خداوند شرم

سخن گفتن خوب و آوای نرم

۴

مرا گفت کز من چه باید همی

که جانت سخن برگراید همی

۵

به چیزی که باشد مرا دسترس

بکوشم نیازت نیارم به کس

۶

همی داشتم چون یکی تازه سیب

که از باد نامد به من بر نهیب

۷

به کیوان رسیدم ز خاک نژند

از آن نیک‌دل نامدار ارجمند

۸

به چشمش همان خاک و هم سیم و زر

کریمی بدو یافته زیب و فر

۹

سراسر جهان پیش او خوار بود

جوانمرد بود و وفادار بود

۱۰

چنان نامور گم شد از انجمن

چو در باغ سرو سهی از چمن

۱۱

نه ز او زنده بینم نه مرده نشان

به دست نهنگان مردم کشان

۱۲

دریغ آن کمربند و آن گِردگاه

دریغ آن کِیی برز و بالای شاه

۱۳

گرفتار ز او دل شده نا‌امید

نوان لرز لرزان به کردار بید

۱۴

یکی پند آن شاه یاد آوریم

ز کژی روان سوی داد آوریم

۱۵

مرا گفت کاین نامهٔ شهریار

گرت گفته آید به شاهان سپار

۱۶

بدین نامه من دست بردم فراز

به نام شهنشاه گردن‌فراز

تصاویر و صوت

شاهنامهٔ فردوسی - چاپ مسکو » تصویر 24
شاهنامهٔ دیگری از کتابخانهٔ بریتانیا - نسخه‌برداری شده توسط غیاث‌الدین بایزید صراف به سال ۸۹۱ هجری قمری » تصویر 11
شاهنامه خالقی مطلق - دفتر یکم - تصویر ۴۸
فرید حامد :
سهراب سیفی :
فرشید ربانی :
عندلیب :
فرهاد بشیریان :

نظرات

user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۸:۱۵:۳۴
سهی یعنی چشم گیر زیرا سهیستن به پهلوی به نظر امدن است و سرو سهیگ یا سهی یعنی سروی که در میانه باغ به بلندیش دیده می شود
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۹/۱۲ - ۲۱:۵۷:۳۴
بنگرید به این کتابها:منم فردوسی شاه شاعراندیباچه شاهنامهویرایش و گزارش امید عطایی فرد
user_image
علی افشاری
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۱۴:۱۰:۱۰
نکته مهم در این شعر ناپدید شدن ابومنصور حامی ومشوق فردوسی است.که با دسیسه عوامل سلطان محمود غزنوی سر به نیست شد.وباعث تاسف شدید فردوسی شد.
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۴/۱۶ - ۱۵:۲۸:۵۱
ارجمندان فرهیخته شرح این ابیات چیست؟مرا گفت کز من چه باید همیکه جانت سخن برگراید همیبه چیزی که باشد مرا دسترسبکوشم نیازت نیارم به کسهمی داشتم چون یکی تازه سیبکه از باد نامد به من بر نهیببه کیوان رسیدم ز خاک نژنداز آن نیکدل نامدار ارجمندآیا ابو منصور به فردوسی پیشنهاد یاری در تدوین شاهنامه می‌دهد؟ تامین مالی؟بیت ماقبل آخر به چه معناست؟دیگر انکه منبع علی آقا در سربه نیست شدن ابو منصور به امر محمود غزنوی کجاست؟درباره ابو منصور چه میدانیم؟با سپاس
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۴/۱۶ - ۱۷:۲۰:۲۷
گرامی علیمرا گفت کز من چه باید همیکه جانت سخن برگراید همیگفت چه خدمتی از عهده ی من بر می اید که تو خود خداوند سخنی و کلام از بنِ جان تو بر میایدبه چیزی که باشد مرا دسترسبکوشم نیازت نیارم به کسهر چه دارم در اختیار تو می گذارم و سعی می کنم تا به کسی نیازمند نشوی همی داشتم چون یکی تازه سیبکه از باد نامد به من بر نهیبمرا چون سیبی تازه بر شاخه ی لطفش استوار نگاه داشت که از اسیب در امان باشمبه کیوان رسیدم ز خاک نژنداز آن نیکدل نامدار ارجمنداز مهر آن بزرگوار ازفرش به عرش رسیدم ابو منصور مشوق حکیم است او را در ویکی پدیا جستجو کن
user_image
آرمین
۱۳۹۹/۰۹/۲۵ - ۱۹:۲۵:۳۹
ممنونم جناب ناباور،نوشته شما به من هم در فهم این ابیات کمک کرد.
user_image
آرمین
۱۳۹۹/۰۹/۲۵ - ۲۰:۳۶:۱۸
در ضمن، جوان روشن روانی که در بیت دوم به او اشاره شده که بعد ناپدید و از او نشانی یافت نشده، ممکن است پسر ابو منصور محمد عبدالرزاق باشد که در جنگی به اسارت درآمد و به بخارا فرستاده شد. خود ابو منصور حاکم توس نیز (که‌ شاهنامه ابو منصوری منتسب به اوست) درگیر کشمکش‌های داخلی میان امرا و حکام سامانی بود و اگر قتلش انگیزه سیاسی داشته مربوط به سامانیان بوده نه بدست سلطان محمود غزنوی.
user_image
مصطفی قباخلو
۱۳۹۹/۱۱/۲۰ - ۰۴:۵۳:۳۷
با سلاممرا گفت کز من چه باید همیکه جانت سخن برگراید همییعنی به من گفت من چه کاری باید بکنم به عبارتی برای رضایت تو چه کنم (در ازای چه چیزی طبع تو مایل به سخن گفتن است )
user_image
Jahanshir jahanshirkarimpour@gmail.com
۱۴۰۰/۰۸/۱۴ - ۰۷:۲۸:۰۱
با سلام خدمت اساتید محترم شعر وادب پارسی از نظرات و بیانات شما سروران گرامی نهایت استفاده  میشودبا سپاس از شما.
user_image
توکل
۱۴۰۰/۰۹/۱۶ - ۰۹:۰۴:۳۷
بیت اول را با بیت ۱۶ مقایسه کنید مصراع اول شبیه به هم است و مصراع دوم متفاوت چرا در سخن فردوسی تناقض است ؟  یکبار گفته یکی مهتری بود گردن فراز  که منظور امیرک منصور است و یکبار گفته  به نام شهنشاه گردن فراز که منظور محمود غزنوی ست . دکتر امین ریاحی میگوید زمانی که فردوسی تدوین دوم را برای تقدیم به محمود غزنوی آماده میکرده این بیت را تغییر داده وچون امیرک منصور به دست پدر محمود کشته شده و مغضوب دربار غزنوی بوده  ابیاتی که حتی غیر مستقیم در مورد امیرک منصور بوده را حذف و به جای آن ابیاتی در مدح محمود غزنوی آورده است.بعدها وقتی کاتبان با تلفیق دو نسخه ،یک نسخه شاهنامه را تهیه میکرده اند حیف دیده اند که ابیات که برای امیرک منصور سروده شده را حذف کنند و هر دو را در شاهنامه اورده اند هم ابیات مدح محمود را و هم ابیات مدح امیرک منصور را 
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۲/۰۳/۰۱ - ۲۳:۵۲:۳۴
به چشمش همان خاک و هم سیم و زر بزرگی به او یافته زیب  و  فر   بیگمان کریمی نیست    لت نخست خود از  رادی او میگوید  کریمی زبان فردوسی نیست - 
user_image
احمدرضا نظری چروده
۱۴۰۲/۱۱/۰۱ - ۱۱:۱۱:۵۳
اولا ابومنصور به دست افرادی کشته شد که آنها با زبان فارسی وداستان شاهان مخالف بود وباید ازتازیان باشند نه محمود که خود در حضرت غزنین همه شاعران ونویسندگان را جمع کرده بود.ضمنا هجوفردوسی محمود رابیشتر تصرف کاتبان است وآن داستان چهارمقاله هم به این جهت است که با روی کارآمدن سلجوقیان وشکست غزنویان،نویسندگان هم فرصتی پیدا می کنند تا ازحکومت شکست خورده داستان بسازند.ازاینکه نظامی عروضی ازفردوسی نام برده است،خودگویای شجاعتی است که نظامی دارد.