فردوسی

فردوسی

بخش ۲۱

۱

وزان جایگه شاه لشکر براند

به ایران خرامید و رستم بماند

۲

بدان تا زواره بیاید ز راه

بدو آگهی آورد زان سپاه

۳

چو آمد زواره سپیده دمان

سپه راند رستم هم اندر زمان

۴

پس آنگه سوی زابلستان کشید

چو آگاهی از وی به دستان رسید

۵

همه سیستان پیش باز آمدند

به رنج و به درد و گداز آمدند

۶

چو تابوت را دید دستان سام

فرود آمد از اسپ زرین ستام

۷

تهمتن پیاده همی رفت پیش

دریده همه جامه دل کرده ریش

۸

گشادند گردان سراسر کمر

همه پیش تابوت بر خاک سر

۹

همی گفت زال اینت کاری شگفت

که سهراب گرز گران برگرفت

۱۰

نشانی شد اندر میان مهان

نزاید چنو مادر اندر جهان

۱۱

همی گفت و مژگان پر از آب کرد

زبان پر ز گفتار سهراب کرد

۱۲

چو آمد تهمتن به ایوان خویش

خروشید و تابوت بنهاد پیش

۱۳

ازو میخ برکند و بگشاد سر

کفن زو جدا کرد پیش پدر

۱۴

تنش را بدان نامداران نمود

تو گفتی که از چرخ برخاست دود

۱۵

مهان جهان جامه کردند چاک

به ابر اندر آمد سر گرد و خاک

۱۶

همه کاخ تابوت بد سر به سر

غنوده بصندوق در شیر نر

۱۷

تو گفتی که سام است با یال و سفت

غمی شد ز جنگ اندر آمد بخفت

۱۸

بپوشید بازش به دیبای زرد

سر تنگ تابوت را سخت کرد

۱۹

همی گفت اگر دخمه زرین کنم

ز مشک سیه گردش آگین کنم

۲۰

چو من رفته باشم نماند بجای

وگرنه مرا خود جزین نیست رای

۲۱

یکی دخمه کردش ز سم ستور

جهانی ز زاری همی گشت کور

۲۲

چنین گفت بهرام نیکو سخن

که با مردگان آشنایی مکن

۲۳

نه ایدر همی ماند خواهی دراز

بسیچیده باش و درنگی مساز

۲۴

به تو داد یک روز نوبت پدر

سزد گر ترا نوبت آید بسر

۲۵

چنین است و رازش نیامد پدید

نیابی به خیره چه جویی کلید

۲۶

در بسته را کس نداند گشاد

بدین رنج عمر تو گردد بباد

۲۷

یکی داستانست پر آب چشم

دل نازک از رستم آید بخشم

۲۸

برین داستان من سخن ساختم

به کار سیاووش پرداختم

تصاویر و صوت

شاهنامهٔ فردوسی - چاپ مسکو » تصویر 554
عندلیب :

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۰/۱۲/۲۵ - ۰۲:۲۲:۳۳
خیلی خوب بود
user_image
مجتبی
۱۳۹۱/۰۳/۱۶ - ۱۵:۰۵:۴۳
یکی داستانست پر آب چشمدل نازک از رستم آید بخشمیعنی خوشم میاد حضرت فردوسی اینقدر به کار خودش اطمینان داشته که میدونسته هر کی این داستان رو میخونه اشکش در میاد .. درود بی پایان بر این ابر مرد و ناجی تاریخ ایران
user_image
علی
۱۳۹۱/۰۳/۲۱ - ۰۱:۳۳:۵۴
خیلی عالیییییییییییییییییییییی بود
user_image
ابراهیم سربندی
۱۳۹۳/۱۱/۲۴ - ۰۸:۵۵:۵۳
با سلام و خسته نباشید ... ممنون که در این راه فعالیت میکنید .. اما با توجه به وزن مرجع ایرادات زیادی در شعر بالا به چشم می اید که با وزن مرجع سازگاری ندارد ... لظفا از نسخه تصحیح شده مسکو استفاده کنید ... چون معتبر ترین نسخه در حال خاضز همین نسخه هست ..
user_image
کمال
۱۳۹۴/۰۲/۲۵ - ۱۶:۲۶:۲۰
باسلام ازآنجایکه دیروزروزبزرگداشت شاعرچیره دست وپارسی زبان فردوسی قرارداشتیم،مرابرآن داشت تایادی ازاین شاعرکنم ،که البته نا م خودم هم سهراب است واین نام روبنابه گفته والدینم مرحوم پدر،پدرم این نام روبرمن نهاد،بگذریم شاهنامه ای دارم که بنسخه مسکواست وتفسیراون بدست،یاقلم شیوای آقای الهی قمشه ای بنگارش درآمده است،واین کتاب روظرف مدت چندسال خواندم ،واون رادرقفسه های کتایخانه ام یایگانی کرده ام وهرچندوقت یکباربه اون نگاه میکنم وخاطرات شناسنامه خطه ام برایم زنده میشودازسوی کشورهای جهان ازروی پادشاهان وپهلوانان ونبرده هایشان آنهاروبه هنرهفتم که همان سینمااست رسانده اند،پیروزوپاینده باشید.
user_image
احمد رحمت بر
۱۳۹۴/۰۳/۲۷ - ۰۸:۱۰:۰۰
بیت 9:اینت یعنی: (صوت )زهی و به به و خه خه که کلمه ٔ تحسین است . (برهان ) (هفت قلزم ). کلمه ٔ تحسین و تعجب به معنی زهی . (غیاث اللغات ). خه خه و لفظ تحسین نیز می آید. (آنندراج ) (انجمن آرا) :جهاندارگفت اینت پتیاره ای برو گر توانی بکن چاره ای «نظامی»
user_image
سید سینا فیضی
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۲:۰۳:۳۷
اگر قصد مباحثه ادبی دارید با من تماس بگیرید:09154900413
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۴:۱۰:۳۴
فرزندم ،"خواهشا" درست نیست! خواهش واژه ای پارسیست و تنوین بر نمی تابد!
user_image
kambiz
۱۳۹۵/۱۲/۱۰ - ۱۹:۳۹:۱۸
"یکی دخمه کردش ز سم ستور"آیا کسی‌ از شما عزیزان تا بحال هیچ تحقیقی در باره این بیت خوانده اید؟آیا این رسم پهوانان باستان ایران بوده که اسب را با پهلوان یکجا دفن می‌کردند؟آیا تا بحال نشانه سم ستور در دخمه‌ای باستانی دیده شده؟ممنون از زحمات شما دوستان.
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۵/۱۲/۱۰ - ۱۹:۵۹:۵۸
کامبیز گرامی، سم ( با صدای پیش ) خانه ایست کنده در زمین ، و از سمب و سمبه می آید که در کوه و کمر می برند از برای کوتاه کردن راه ، جابه جایی ، رسانیدن آب( تونل و تونل آب رسانی!!). تهمتن میگوید اگر دخمه ای از زر وسیم بیارایم پس از من دیر نمی پاید، همان به دخمه ای کنم به مانند سم ستوران . تندرست و شادکام بوید.
user_image
بابک چندم
۱۳۹۵/۱۲/۱۱ - ۱۰:۴۰:۵۶
کامبیز گرامی،معنای این بیت را نمی دانم، چه بسا همانی است که دکتر ترابی آورده اند...اما بابت پرسش شما:آری آریاییان رسم قربانی کردن اسب را داشته اند، و گورهایی نیز یافت شده (در ایران بزرگ و آسیای مرکزی) که اسب قربانی را در گور رئیس طایفه دفن کرده اند...آریاییان رسمی داشتند به نام Aśvā medhā (و این Aśvā همان Aspa اسپه =اسپ در زبانهای بعدی ایرانیست) که در آن اسبی را رها می کردند برای یک سال و این اسب تا هر کجا که می رفت اگر که طایفه همسایه کاری بدو نداشتند آنگاه تا آن سرحدات می شد قلمرو این پادشاه و در جشنی این اسب را قربانی می کردند... ولی اگر که طایفه مجاور اسب را دربند می کرد آنگاه این اعلان جنگ بوده و دو طایفه با یکدیگر می جنگیدند....این رسم تا زمان (و در) وداها موجود است، ولی گویا در ایرانِ بزرگ توسط اشو زرتشت که قربانی کردن حیوانات را منع کرد برچیده شد...
user_image
kambiz
۱۳۹۵/۱۲/۱۴ - ۲۰:۰۷:۱۶
ممنونم بابک گرامی، اطلاعات بسیار مفید و ارزنده‌ای دادید.دکتر ترابی از شما بسیار ممنونم که مرا راهنمائی کردید. در شاهنامه‌های دیگر دیده بودم که مصرع به این شکل نوشته شده : "یکی‌ دخمه کردش چو سم ستور" که با معنی‌ "سم" یعنی‌ پناهگاه و خانه‌ای در زیر زمین بهتر جفت و جور میشود.با تشکر از لطف حضرت عالی‌.
user_image
DTABBAS BAYAT
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۱۱:۴۸:۱۶
بسیار زیبا بود . تا به حال کل شعر رو نخونده بودم . ولی امروز سعادتشو داشتم و تا به آخر خوندمش . زنده باد ایران من . فردوسی پاکزاد ❤
user_image
حسین پیرهادی
۱۳۹۹/۰۸/۱۲ - ۱۲:۰۹:۱۶
یکی دخمه کردش ز سمّ ستور نوعی استعاره استمن فکر می کنم برای دفن سهراب از روشی که در قدیم برای مخفی ساختن گور اشخاصی که احتمال تعرض دشمنان و بدخواهان به گور و جنازه ایشان وجود داشت استفاده شده و آن روش این بود که جنازه را در دشت و بیابان دفن می کردند و سپس برای اینکه جای دفن و محل کنده شدن زمین مشخص نباشد با تعدادی اسب آنقدر روی گور می تاختند تا محل دفن زیر سم اسبها کوبیده شود و کاملا نامشخص شود
user_image
عارف سماعی
۱۴۰۳/۰۴/۲۲ - ۰۴:۲۸:۱۴
عرضی دارم که احتمالا دلخوری و بغض بوجود خواهد آورد.اما از خانم عندلیب خواهش می‌کنم دیگه هیچوقت دکلمه ضبط نکنن واقعا در این زمینه استعداد ندارین خانم. من معذرت می‌خوام اما صدا و الحان شما به شدت حس لطیف شعر رو مخدوش می‌کنه. محض رضای خدا کافیه خانم عندلیب لطفا دکلمه های این خانومو بردارید. ای کاش صدا ها و خوانش ها از یک فیلتری رد بشن؛متاسفانه خوانش ها پر از اشتباهات زبانی و ادبی و تحریرات گوش خراش و نامتناسب اند گنجور در این مورد بسیار بی توجه است🤨