فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۱۳۹

۱

باز آمدم با نقل و می سرمست از جام الست

باز آمدم با چنگ و نی سرمست از جام الست

۲

باز آمدم طوفان کنم کونین را ویران کنم

میخانه را عمران کنم سرمست از جام الست

۳

باز آمدم جولان کنم جولان درین میدان کنم

سرها چوکوغلطان کنم سرمست ازجام الست

۴

بی باده مستیها کنم بیخویش هستیها کنم

در اوج پستیها کنم سرمست از جام الست

۵

درپیش او رقصان شوم در کیش او قربان شوم

درخون خودغلطان شوم سرمست ازجام الست

۶

خود را زخود غافل کنم نقش خودی زایل کنم

لوح سوی باطل کنم سرمست از جام الست

۷

افسانها را طی کنم اسب خرد را پی کنم

تجدید عهد وی کنم سرمست از جام الست

۸

دلرا فدای جان کنم جان در ره جانان کنم

این قطره را عمان کنم سرمست از جام الست

۹

در بحر عشق بیکران چون فیض گردم بی نشان

خود را نه بینم در میان سرمست از جام الست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مهدی مح
۱۳۹۵/۰۷/۲۶ - ۰۱:۵۴:۱۰
در خون غلتان شوم