
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۲۱۳
۱
نعیمی یا جحیمی جنتی ای عشق یا دوزخ
شوی گاهی بهشت من شوی گاهی مرا دوزخ
۲
چه روی دوست بنمائی بهشت آنجا چه بنماید
چه سوزی در فراق او دلمرا حبذا دوزخ
۳
گشائی چون در وصلم بهشت نقد می بینم
چو بندی بررخم ایندرشود نقداین سرادوزخ
۴
اگر وصلست اگرهجران که دراد لذتی در غم
مدام از عشق درجانم بهشتی هست یا دوزخ
۵
کسی دیده است یکجوهرگهی جنت شودگه نار
دروهم این بود هم آن کجاجنت کجا دوزخ
۶
توباخودازهدادرجنک ومن باهردو عالم صلح
مراباشد جزا جنت ترا باشد سزا دوزخ
۷
غضب چون یابد استیلاترا سوزد بنقد اینجا
وجود تو درآندم میشود نقد آنرا دوزخ
۸
چوفیض از دولت عشق از همه عالم بود راضی
گذر چون افکند بر پل شود نارش هوا دوزخ
نظرات