فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۲۵

۱

ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا

چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا

۲

جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی

در دل ویران توئی گنج نهانی مرا

۳

آن که به دل می‌دمد روح سخن هر دمم

تا نزند یک نفس بی دمش آنی مرا

۴

شب همه شب تا به صبح هم‌نفس من توئی

روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا

۵

تا که به محفل دَرَم با تو سخن می‌کنم

چون که به خلوت روم مونس جانی مرا

۶

یک نفس از پیش تو گر بروم گم شوم

چون به تو آرم پناه امن و امانی مرا

۷

گر تو برانی مرا جان ز فراقت دهم

جان به وصالت دهم گر تو بخوانی مرا

۸

گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی

گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا

۹

فیض به تو رو کند رو چو به هر سو کند

نور تو عالَم گرفت قبله از آنی مرا

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
choir
۱۳۸۹/۰۲/۱۱ - ۱۴:۵۶:۲۷
بیت ماقبل آخر دارای اشتباه تایپی است.غلط: گر بوصالم کشی گه زفراقم کشیصحیح: گه بوصالم کشی گه زفراقم کشی
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
امیر ادیب
۱۳۹۶/۰۹/۲۸ - ۰۸:۴۵:۱۵
احتمالا جناب فیض رحمه الله این شعر را در استقبال شعر مولوی سروده اند:ای که به هنگام درد راحت جانی مرا...