
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۲۶۴
۱
روی در روی یار باید کرد
پشت بر کار و بار باید کرد
۲
خوندل را زدیده باید ریخت
دل و جانرا نثار باید کرد
۳
عشق هوش است و عقل سرپوشی
خویش را هوشیار باید کرد
۴
بندگی و فکندگی خواهی
عاشقی اختیار باید کرد
۵
ور طلب میکنی بزرگی و جاه
عقل با خویش یار باید کرد
۶
گر نه عشق است در خور تو نه عقل
کار دنیات یار باید کرد
۷
در سرت گر هوای فردوسست
یا هوا کار زار باید کرد
۸
از جهنم اگر نداری باک
طلب اعتبار باید کرد
۹
حق تجلی نمود از همه سو
چشم را فیض چار باید کرد
تصاویر و صوت

نظرات