
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۲۶۶
۱
لعل لب تو چه با شکر کرد
وان لؤلؤ تر چه با گهر کرد
۲
زلف و خالت چه کرد با مهر
چشم و ابرو چه با قمر کرد
۳
رفتار خوشت چه کرد با سرو
گفتار خوشت چه با شکر کرد
۴
آب و رنگت چو کرد با گل
سیب ذقنت چه با ثمر کرد
۵
لطف و قهرت چه کرد با جان
هجر تو چه با دل و جگر کرد
۶
چشم خوش مست تو چه پرداخت
چون جانب عاشقان نظر کرد
۷
ایزد روزی که حسن میساخت
حسن تو ز نشاءه دگر کرد
۸
بر خورد ز عمر هر که یکبار
بر صفحهٔ عارضت نظر کرد
۹
امروز نسیم بوی جان داشت
مانا بحوالیت گذر کرد
۱۰
وصف حسن تو فیض میگفت
چون نتوانست مختصر کرد
تصاویر و صوت

نظرات