
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۲۸۳
۱
چشم شوخ تو فتنه میسازد
ابروانت دو تیغه میبازد
۲
قد و خدت چو بگذری بچمن
بر گل و سرو و نسترن نازد
۳
از همه نیکوان گرو ببری
جلوهات رخش حسن چون تازد
۴
هر که تیری ز غمزهٔ تو خورد
دین و ایمان و عقل و جان بازد
۵
تیر مژگان کمان ابرویت
دم بدم سوی هر کس اندازد
۶
غمزهٔ شوخ را بگوی که تیر
سوی هر بوالهوس نیندازد
۷
چون ترا دید میرود از کار
فیض سوی تو دست چون یازد
نظرات