فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۲۸۶

۱

ما سرّ کُن فَکانیم ما را که می‌شناسد؟

از دیدها نهانیم ما را که می‌شناسد؟

۲

هر چند بر زمینیم با خاک ره نشینیم

برتر ز آسمانیم ما را که می‌شناسد؟

۳

ما همنشین ناریم از خلق بر کناریم

هر چند در میانیم ما را که می‌شناسد؟

۴

ما جان جان جانیم از جسم بر کرانیم

بیرون ازین جهانیم ما را که می‌شناسد؟

۵

از نام ما مگوئید وز ما نشان مجوئید

بی‌نام و بی‌نشانیم ما را که می‌شناسد؟

۶

در هر جهت مپوئید و اندر مکان مجوئید

بیرون ز هر مکانیم ما را که می‌شناسد؟

۷

ما را مکان نباشد ما را زمان نباشد

برتر ازین و ‌آنیم ما را که می‌شناسد؟

۸

ما عاقلان مستیم ما نیستان هستیم

اقرار مُنکِرانیم ما را که می‌شناسد؟

۹

کم گوی فیض اسرار دُر در صدف نگه‌دار

ما بحر بی‌کرانیم ما را که می‌شناسد؟

تصاویر و صوت

نظرات