فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۳۲۷

۱

طرف گلزار گذشتی ز تو گل زار بماند

خار حسرت ز رخت در دل گلزار بماند

۲

آنکه ره جانب او رفت دگر باز نگشت

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

۳

زاهد بی‌خبر از سرزنشم دست نداشت

آنکه این کار ندانست در انکار بماند

۴

یار بگذاشت مرا با من و بگذشت از من

راحت جان شد و اغیار دل آزار بماند

۵

گشت بیمار که شاید بعیادت آئی

نگرفتی خبری از دل و بیمار بماند

۶

هر که یک جرعه ز خمخانهٔ عشق تو چشید

دیده‌اش تا به ابد در کف خمار بماند

۷

فیض بیچاره رهی جانب مقصود نبرد

در بیابان غم بیهده ناچار بماند

تصاویر و صوت

نظرات