فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۳۵۷

۱

گاهی به غمزه‌ای دلی آباد می‌کند

گاهی به لطف غم‌زده‌ای شاد می‌کند

۲

آنکو زیاد می‌نرود یک نفس مرا

شادم اگر مرا نفسی یاد می‌کند

۳

بیچاره و شکست اسیر بلای عشق

دل را درین قضیه که امداد می‌کند؟

۴

گم‌گشتگان وادی خونخوار عشق را

سوی جناب دوست که ارشاد می‌کند؟

۵

غم بر سر غم آمد و جای نفس نماند

دل تنگ شد که ناله و فریاد می‌کند

۶

در چشم من سراسر آفاق تیره شد

شام فراق بین که چه بیداد می‌کند

۷

باد صبا بیار نسیمی ز کوی دوست

کاین بوی دوست عالمی آباد می‌کند

۸

بر من هرآنچه می‌رود از محنت و بلا

جُرم تو نیست حُسن خداداد می‌کند

۹

باد است نزد او سخن فیض و شعر او

کی او بدین وسیله مرا یاد می‌کند

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا فیض کاشانی با تصحیح و مقابلهٔ محمد پیمان - فیض کاشانی - تصویر ۱۷۶

نظرات