فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۳۶

۱

بالا رویم بس که زاندازه گذشتیم

در عالم دل در چه شمارست دل ما

۲

بر تابهٔ عشق تو برشتند دل ما

با درد و غم و غصه سرشتند گل ما

۳

صد شکر بدست آمدش این گنج سعادت

گر عشق نمیبود چه میکرد دل ما

۴

دهقان ازل کشت درین یوم محبت

زان بر ندهد غیر بلا آب و گل ما

۵

گردرد نبودی بچه پرورده شدی جان

یاد تو نمیبود چه میکرد دل ما

۶

گر آرزوی دولت وصل تو نبودی

خاطر بچه خوش داشتی از خویش دل ما

۷

احرام سیر کوی تو بستیم بر آن خاک

شاید که شود ریخته خون بحل ما

۸

گر حلّه عفو تو نباشد که بپوشد

بیرون نرود از تن جان خجل ما

۹

داریم امید از کرمش ورنه ز تقصیر

تقسیر نشد ذرّهٔ فیض از قبل ما

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ترنم تبسم
۱۳۹۸/۰۶/۱۰ - ۲۲:۰۰:۳۲
درودجابجا گویا نوشتید بیت نخست رو