
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۳۹۳
۱
رو بحق آوری ای جان چه شود
نروی همره شیطان چه شود
۲
راه بیراه هوا چند روی
روی اندر ره ایمان چه شود
۳
راه تقوی و ورع گر سپری
پند گیری تو ز قرآن چه شود
۴
از هوس سر بهوا تا کی و چند
گر کنی کار بفرمان چه شود
۵
خویش را گر تو بطاعت بندی
بگسلی رشته عصیان چه شود
۶
توبهها چند کنی و شکنی
نکنی گر تو گناهان چه شود
۷
اول اندیشه کنی تا آخر
نشوی زار و پشیمان چه شود
۸
از دل ار خار هوس دور کنی
تا بروید گل و ریحان چه شود
۹
گر بخلقانی و قرصی سازی
ندهی زحمت خلقان چه شود
۱۰
گر گذاری بریاضت تن را
کم کنی طعمه کرمان چه شود
۱۱
جان و دل چند دهی درد خری
گر گرائی سوی درمان چه شود
۱۲
فیض بیهوده کنی جان تا کی
جان دهی در ره جانان چه شود
نظرات