
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۴۲۵
۱
عیش دنیا به جز خسان نرسید
جز ریاضت به عاقلان نرسید
۲
سود کرد آنکه دل ز دنیا کند
مرد آزاده را زیان نرسید
۳
گشت بیچاره آنکه دنیا خواست
هرچه را بست دل بآن نرسید
۴
سود دنیا زیان، زیانش سود
زین دو چیزی بعارفان نرسید
۵
جان عارف گذشت از دو جهان
دو جهانش بگرد جان نرسید
۶
از هوا و هوس کسی نگذشت
که بعشرتگه جهان نرسید
۷
هر که دل در سرای فانی بست
همت کوتهش بآن نرسید
۸
هر که روزی زیاده خواست ز قوت
دست جانش بقوت جان نرسید
۹
هیچکس سر بنان فرو نارد
که بنانش بآب و نان نرسید
۱۰
هر که دنیا بآخرت نفروخت
هم ازین ماند و هم بآن نرسید
۱۱
همت هیچکس نشد عالی
که بفضل علوشان نرسید
۱۲
نتوان شرح این معانی فیض
نه بدیعست گر بیان نرسید
تصاویر و صوت

نظرات