فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۴۸۱

۱

تا در رخت دید سیمای آتش

شد این دل من مأوای آتش

۲

از عشق نامی من می‌شنیدم

کی دیده بودم در پای آتش

۳

از رشک رویت وز رشک خویت

سوزد سراپا اجزای آتش

۴

زلف سیاهت بر روی ماهت

مانند دودیست بالای آتش

۵

تا در دل من جا کرد عشقت

جا کرد در سر سودای آتش

۶

بر سینه‌ام گوش بگذار و آنگه

تا نشنیده باشد غوغای آتش

۷

در آتشت فیض در فیضت آتش

هم آتشش جا هم جای آتش

تصاویر و صوت

نظرات