فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۵

۱

علم رسمی از کجا عرفان کجا

دانش فکری کجا وجدان کجا

۲

عشق را با عقل نسبت کی توان

شاه فرمان ده کجا دربان کجا

۳

دوست را داد او نشان دید این عیان

کو نشان و دیدن جانان کجا

۴

کی بجانان میرسد بی عشق جان

جان بی عشق از کجا جانان کجا

۵

کی دلی بی عشق بیند روی دوست

قطرهٔ خون از کجا عمان کجا

۶

جان و دل هم عشق باشد در بدن

زاهدان را دل کجا یا جان کجا

۷

دردها را عشق درمان میکند

درد را بی عاشقی درمان کجا

۸

عشق این را این و این را آن کند

گر نباشد عشق این و ان کجا

۹

هم سر ما عشق و هم سامان ما

سر کجائی عشق یا سامان کجا

۱۰

عشق خان و مان هر بی خان و مان

فیض را بی عشق، خان و مان کجا

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا فیض کاشانی با تصحیح و مقابلهٔ محمد پیمان - فیض کاشانی - تصویر ۳۸

نظرات

user_image
سیدحبارعزیزی
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ - ۱۱:۱۰:۲۴
بیت اخر به جای واو کاما گذاشته شود بهتر است
پاسخ: «بی عشق و خان و مان» با «بی عشق، خان و مان» جایگزین شد.
user_image
Behrooz Parhami
۱۳۹۰/۰۷/۰۷ - ۱۷:۰۹:۴۵
بیت هشتم: آیا "این را این" نباید "آن را این" باشد؟
user_image
Hamishe bidar
۱۳۹۴/۰۷/۰۵ - ۰۲:۱۲:۳۸
در بیت 8 چند چیز به نظر من اشتباه است:عشق این را این و این را آن کندگر نباشد عشق این و ان کجااین بیت باید اینطوری باشد، و گر نه فاقد معنی استعشق آن را این و این را آن کندگرنباشد عشق این و آن کجا
user_image
احسان
۱۳۹۸/۱۱/۲۵ - ۱۷:۲۵:۴۶
منظور از عشق، حضرت عشق یعنی انسان کامل است.همانطور که شیخ بهایی میفرمایند:هر در که زنم صاحب آن خانه تویی توهر جا که روم پرتو کاشانه تویی تودر میکده و دیر که جانانه تویی تومقصود من از کعبه و بتخانه تویی تومقصود تویی کعبه و بتخانه بهانهیا حضرت حافظ نیز میفرمایند:در خرابات مغان نور خدا می‌بینماین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینمجلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که توخانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم