
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۵۰۷
۱
ای یار مخوان ز اشعار الا غزل حافظ
اشعار بود بیکار الا غزل حافظ
۲
در شعر بزرگان جمع کم یابی تو این هر دو
لطف سخن و اسرار الا غزل حافظ
۳
استاد غزل سعدیست نزد همه کس لیکن
دل را نکند بیدار الا غزل حافظ
۴
صوفیه بسی گفتند درهای نکو سفتند
دل را نکشد در کار الا غزل حافظ
۵
در شعر بزرگ روم اسرار بسی درج است
شیرین نبود ای یار الا غزل حافظ
۶
آنها که تهیدستند از گفتهٔ خود مستند
کس را نکند هشیار الا غزل حافظ
۷
غواص بحار شعر تا در بکفش افتد
نظمی که بود در بار الا غزل حافظ
۸
شعری که پسندیده است آنست که آن دارد
آن نیست بهر گفتار الا غزل حافظ
۹
ای فیض تتبع کن طرز غزلش چون نیست
شعری که بود مختار الا غزل حافظ
نظرات
ابوالفضل روستایی(فروهر)
عباس بروچردی
دکتر محمد ادیب نیا