
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۵۱۰
۱
نحم خیالت گردد چو طالع
در چرخ آیند اهل صوامع
۲
رو مینماید دل میرباید
لیکن نپاید چون برق لامع
۳
آن هم بوقتی بر نیک بختی
کو کرده باشد رفع موانع
۴
گه دل رباید گه جان فزاید
گه غم زداید دارد منافع
۵
دلخستگانیم بر خاک کویت
تا تو کرائی بختست و طالع
۶
بر درگه تو بهر شفاعت
جز تو نداریم خود باش شافع
۷
دیگر نگوئی ای فیض الا
شعری که باشد اندر مجامع
نظرات