فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۵۱۲

۱

یار بما نظر نکرد صبر و شکیب را وداع

ناله ما اثر نکرد صبر و شکیب را وداع

۲

یار نظر نمیکند ناله اثر نمیکند

غصه سفر نمیکند صبر و شکیب را وداع

۳

یار زما کرانه کرد شرم و حیا بهانه کرد

صبر مرا روانه کرد صبر و شکیب را وداع

۴

یار بعشق اشاره کرد عشق بناله چاره کرد

جامهٔ صبر پاره کرد صبر و شکیب را وداع

۵

آتش عشق درگرفت ناطقه رخت بر گرفت

عقل ره سفر گرفت صبر و شکیب را وداع

۶

آتش عشق تیز شد جان بره گریز شد

باقی صبر نیز شد صبر و شکیب را وداع

۷

عشق شکیب میبرد جامهٔ صبر می‌درد

کس غم ما نمیخورد صبر و شکیب را وداع

۸

فیض ز عشق مست شد مست می الست شد

دین و دلش ز دست شد صبر و شکیب را وداع

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
sunset
۱۳۹۷/۰۴/۱۷ - ۰۰:۴۴:۰۸
جای تعجب نیست؛ در مملکت ما، این شعرهای فوق العاده زیبا، مهجور و نادیده بمانند...بی نهایت عالی بود
user_image
نفیسه
۱۳۹۹/۰۸/۲۴ - ۰۷:۵۸:۴۶
چقدر خوب و خاص بود برای زمانه خودش به خصوص... خیلی عالی بود. آدم دلش میخواد حفظش کنه
user_image
امیدان
۱۴۰۱/۰۹/۱۸ - ۰۶:۰۰:۱۷
مصرع اول : یار به ما نظر نکرد صبر و شکیب را وداع نظر اضافه کنید