
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۵۱۵
۱
عشق بر اکوان محیطست و وسیع
عشق در عالم مطاع است و مطیع
۲
عشق در دلها حیاتست و روان
عشق در سرها سماع است و سمیع
۳
عشق در مردان حق آئینه است
مینماید پرتو حسن منیع
۴
عشق در سالک رهست و راهبر
میرساند تا بدرگاه رفیع
۵
عشق در املاک واله بودنست
عشق در افلاک جولان سریع
۶
عشق آتش سوختن افروختن
عشق در انجم نظرهای بدیع
۷
عشق در کوی زمین افتادگی است
عشق در انهار جریان سریع
۸
عشق در بحرست امواج غریب
عشق در بّر است دامان وسیع
۹
عشق در کوهست تمکین و ثبات
عشق در باد هوا سیر سریع
۱۰
عشق در مرغان خوش الحان نعم
عشق در گلهاست الوان بدیع
۱۱
عشق در اطفال لهوست و لعب
در زنان ازواج را بودن مطیع
۱۲
عشق در نادان ز دانایان سوال
عشق دانا دانش و خلق وسیع
۱۳
عشق دلهای تهی از عشق حق
پر شدن از مهر رخسار بدیع
۱۴
عشق در شاعر معانی بستن است
عشق در فیض است احصای جمیع
نظرات