
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۵۱۹
۱
هر چه نبود سخن یار دروغ است دروغ
جز حدیث لب دلدار دروغ است دروغ
۲
یار آنست که او با تو بود در همه حال
گوید ار غیر منم یار دروغ است دروغ
۳
هیچکس را بجهان نیست جز او غمخواری
حرف غمخواری اغیار دروغ است دروغ
۴
یار با ماست بهر جای تو از جای مرو
حرف اغیار دل آزار دروغ است دروغ
۵
آید از حسن فروشی چو سروشی در گوش
که چو من نیست ببازار دروغ است دروغ
۶
اعتمادی نبود بر سخن نوش لبان
آنچه گفت آن بت عیار دروغ است دروغ
۷
حسن آن یار وفاپیشه باقی حسن است
حسن اغیار جفاکار دروغ است دروغ
۸
یار یکتا بگزین وز دو جهان دل برگیر
وصف یک چیز به بسیار دروغ است دروغ
۹
از من راست شنو فیض ز هر کج مشنو
اوست حق هستی اغیار دروغ است دروغ
۱۰
محرم راز به جز عاشق صادق نبود
زاهد و دعوی این کار دروغ است دروغ
تصاویر و صوت

نظرات