
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۶۵۱
۱
از شراب عشق مستی میکنم
با خیالی بتپرستی میکنم
۲
پیش چشمی و لبی هر دم غزل
میسرایم شور و مستی میکنم
۳
از شراب نرگس مستانهٔ
بیخودی و می پرستی میکنم
۴
چون شدم بیمار چشمی کی دگر
یاد روزی تندرستی میکنم
۵
چون ندارم بر وصال دوست پای
چارها از تنگدستی میکنم
۶
از تغافلهای او خون میخورم
وز بلندیهاش پستی میکنم
۷
فیض از خود لاف هستی کی زنم
هستیم چون اوست هستی میکنم
۸
میشوم عالی چو پستم میکند
هستی از بالای پستی میکنم
نظرات