
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۶۵۲
۱
با خیالت شور و مستی میکنم
در وصالت ترک هستی میکنم
۲
از دو چشم مست تو خون میخورم
وز لب لعل تو مستی میکنم
۳
زهر چشمی دارم نوش لبی
خستگی و تندرستی میکنم
۴
مست میگردم چو پستم میکنی
سربلندیها ز پستی میکنم
۵
در شب صول تو بندم زلها
فکر روز تنگدستی میکنم
۶
گرچه عالی همتم در کار عشق
پیش بالای تو پستی میکنم
۷
فیض دایم مست و هرگز می نخورد
از شرابت عشق مستی میکنم
نظرات