فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۶۵۳

۱

آنکه کارش با دلست و نیست او را دل منم

آنکه را مرکب دلست و پای دل در گل منم

۲

آنکه او را هرچه حاصل شد بیغما دادعشق

نیستش اکنون به جز بیحاصلی حاصل منم

۳

آنکه نقش اوست در مرآت کونین آن توئی

آنکه نقش هر دو عالم را بود قابل منم

۴

آنکه در راه هوای نفس چالاکست و چست

در سلول راه حق افسرده و کاهل منم

۵

آنکه او در راه حق ننهاده گامی یکنفس

کرد عمر خویشتن را صرف در باطل منم

۶

آنکه او را جا بود در آسمانها با ملک

سر نگون افتاد اکنون در چه بابل منم

۷

آنکه مقصود دلفیض است در عالم توئی

آنکه بسته در خیال تست جان و دل منم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
رامین
۱۳۹۸/۱۲/۰۹ - ۱۳:۵۸:۰۳
بیت چهارم مصزع دوم به نظرم به جای سلول باید سلوک باشد.