
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۶۸۳
۱
دردا که درین راه بسی رنج کشیدیم
بس راه بریدیم و بمنزل نرسیدیم
۲
قومی که ره راست گزیدند و رسیدند
ما در غم تحصیل ره راست خمیدیم
۳
آنقوم گر آرام گذشتند گذشتند
ما در پی آرام همه عمر طپیدیم
۴
گفتند که این راه بمقصد دو سه گامست
طی شد همهٔ عمر بمقصد نرسیدیم
۵
گفتند ز خود تازهی ره نشود طی
جان رفت برون از تن و از خود برمیدیم
۶
بشکافت غبار از سر خار ره و بنمود
بودیم خود آن خار که در پای خلیدیم
۷
هر تخم که در مزرعه عمر فشاندیم
حیرت درویدیم و بحسرت نگریدیم
۸
زابر کرمش فیض مگر رحمتی آید
تا پاک شویم از دنس خود که پلیدیم
نظرات
مهتاب