فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۷۱۷

۱

باغ روی تو روضه رضوان

داغ عشق تو مالک نیران

۲

طاق ابروت قبله اسلام

کفر گیسوت رهبر ایمان

۳

چشم مست تو ساقی ایمان

لب سیراب چشمه حیوان

۴

عقد دندانت رشک مروارید

وان لب لعل غیرت مرجان

۵

زلف بر چاه غبغبت ظلمات

و اندرو آب زندگی پنهان

۶

جمع در گیسوی پریشانت

جمع دلهای بیسر و سامان

۷

تا به بیند صبای هر جائیش

خال در زیر زلف شد پنهان

۸

در کمال تو عقلها واله

در جمال تو دیدها حیران

۹

داغ عشق تو زخم را مرهم

یاد روی تو درد را درمان

۱۰

چون دل فیضیافت آبادی

هر دلی کو ز عشق شد ویران

تصاویر و صوت

نظرات