
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۷۱۸
۱
زان دهان حرفی فکندی در میان
زان میان خلقی فکندی در گمان
۲
زان دهان در میان جز حرف نیست
زان میان هم نیست چیزی در میان
۳
آن میان رمزیست باریک و دقیق
وان دهان سریست مخفی و نهان
۴
در دهان خود غیر حرفی نیست زین
در میان هم غیر موئی نیست زان
۵
زان دهان هرگز کسی آگه نشد
جز مگر حرفی که آید زان دهان
۶
زان میان هرگز کسی واقف نگشت
جز کمر گاهی که بندی در میان
۷
عالمی پر شکر و پر قند شد
بس که شیرینست حرف آن دهان
۸
کرد اذهان خلایق را لطیف
فکر لطف آن میان اندر جهان
۹
شور کردی فیض و مو بشکافتی
در حدیث آن دهان و آن میان
نظرات