فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۷۶۵

۱

ای دوای درد بی‌درمان من

مرهم داغ دل بریان من

۲

ای که هم جانی و هم جانان من

ای که هم دینی و هم ایمان من

۳

در غم تو بی‌سر و سامان شدم

هم سر من باش و هم سامان من

۴

hز سر هر دو جهان برخواستم

تا تو هم این باشی و هم آن من

۵

خان و مانم گو برو در راه تو

بس بود عشق تو خان و مان من

۶

گنج مهر خود نهادی در دلم

کردی آباد این دل ویران من

۷

محو کن بود و نبودم تاز فیض

آن تو ماند نماند آن من

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا فیض کاشانی با تصحیح و مقابلهٔ محمد پیمان - فیض کاشانی - تصویر ۵۴

نظرات