
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۷۷۶
۱
میزنم بر صف اغیار جنونست جنون
میدرم پردهٔ پندار جنونست جنون
۲
دل من تنگ شد از دیدن و پنهان کردن
میدرم پردهٔ اسرار جنونست جنون
۳
هر حدیثی که بدل عشق نهان میگوید
همه را میکنم اظهار جنونست جنون
۴
قدح باده ز میخانه برون میآرم
میکشم بر سر بازار جنونست جنون
۵
چون شدم عاشق و دیوانه چسان صبر کنم
میدرم جامه بیکبار جنونست جنون
۶
چند جان محنت دوری کشد و دل سوزد
میروم تا بر دلدار جنونست جنون
۷
فیض انواع جنان داری و پنهان داری
سحر کردی تو در این کار جنونست جنون
نظرات