
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۸۰
۱
از عتاب تو پناهم خوی تست
وزعقاب تو مفرم سوی تست
۲
از تو هر دم میگریزم سوی تو
بیم من از تو امیدم سوی تست
۳
دیدة دل محو روی تو مدام
قبلة چشم دلم ابروی تست
۴
هستی من از خطاب امر کن
مستی من از لب دلجوی تست
۵
نیست در عالم به جز تو دوستی
هر که دارد دوستی بر بوی تست
۶
محسنانرا تو بر احسان داشتی
هر کجا خوئیست خوش آنخوی تست
۷
حب محبوبان زحبت شمة
حسن خوبان پرتوی از روی تست
۸
چشم خوبان کان دل از جا میبرد
غمزة از نرگس جادوی تست
۹
پس گدا کردی زلطفت پادشاه
فیض مسکین هم گدای کوی تست
۱۰
نیست از ما غیرنامی اوست خود را دوست دوست
نیست ما را مائی مائی اگر هست اوست اوست
نظرات