
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۸۱۳
۱
خبری ای صبا ز یار بگو
سخنی چند از آن دیار بگو
۲
از کسی گو قرار برد از دل
بر بیصبر و بیقرار بگو
۳
یا ز من سوی او ببر خبری
حال این خستهٔ نزار بگو
۴
خبر دیگران چه او پرسد
حرف من نیز زینهار بگو
۵
ور ز من پرسد او و از غم من
حال زار دل فکار بگو
۶
ور به بینی که گوش میدارد
از غم هجر بیشمار بگو
۷
ور به بینی به تنگ میآید
کم کن از روی اختصار بگو
۸
باز از هرچه بگذرد آنجا
خبری سوی فیض آر بگو
تصاویر و صوت

نظرات