فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۸۲۲

۱

ای ز کویت ره گذر بسته

غیرتت بر نظاره در بسته

۲

دسته دسته ز گلشن آمده گل

پیش رخسار تو کمر بسته

۳

نشود خسته تا به تیر نظر

بر جمالت حیا سپر بسته

۴

بر جبینت ز شرم نظاره

قطره قطره گهر عرق بسته

۵

همه شب آسمان بچندین چشم

بر سراپای تو نظر بسته

۶

میگشاید دلت ز نالهٔ ما

بر دعا زان در اثر بسته

۷

جذبهٔ عشق در دل حسنت

عاشقانرا ره سفر بسته

۸

غم تو دل گشاست ز آنرو دل

در اندیشهٔ دگر بسته

۹

تا بکوی توفیض یافته راه

خدمتت را بجان کمر بسته

تصاویر و صوت

نظرات