
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۸۳۶
۱
بدل گفتم سوی دلبر نشان ده
نشانی سوی عیش جاودان ده
۲
نشان گفتا سوی او عشق و مستی است
حجاب خود خودی ترک همان ده
۳
شدم نا بر در میخانه عشق
که مسکینم مرا می رایگان ده
۴
نخستم کن توانائی کشیدن
توانا چون شدم تا میتوان ده
۵
روانم جفت کن با دختر زر
بطاق ابروی پیر مغان ده
۶
بچشمم مست ساقی کرد اشارت
که یکساغر بدین بی خان و مان ده
۷
گرفتم ساغری از وی کشیدم
بگفتم یا رب از خویشم امان ده
۸
بگفتا گر امان خواهی چو مردان
طلاق این جهان و آنجهان ده
۹
چوفیض از هر دو عالم رو بگردان
بحق رو آر و ترک این و آن ده
نظرات